بدون شک تصمیم گیری در مورد انتخاب شغل یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین تصمیم گیری ها در زندگی هر فرد به شمار می آید.
مشاوره انتخاب شغلی یا کوچینگ شغلی، برای انتخاب شغل مناسب و حفظ انگیزه و موفقیت در آن شغل می باشد.
مشاوره ( کوچینگ فردی یا سازمانی):
برای افرادی مناسب است که به دنبال تغییر، توسعه فردی و خودشکوفایی هستند.
کوچینگ روش نوینی از مشاوره است که به افراد کمک می کند خیلی سریع تر و راحت تر از آنچه که خودشان قادر به انجامش هستند، به موفقیت برسند.
تفاوت عمده روش مشاوره و کوچینگ در این است که در کوچینگ، آموزش و راهکار و تجویزی در لحظه وجود ندارد، بلکه شما با مداومت و همراهی با کوچ، با روش تفکر اصحی چنان توانمند خواهید شد که نسخه اختصاصی موفقیت خود را خلق کنید و آن را اجرا کنید.
کوچ به عنوان یک “ذهن کاملا متفاوت” همراه شما و کسب و کار شما می شود و با یک دید همه جانبه و از بیرون به اوضاع نگاه می کند. چیزی که معمولا خود ما به تنهایی نمی توانیم انجام دهیم.
کوچینگ مثل یک خانه تکانی ذهنی است و به پیچیدگی های ذهنی افراد سر و سامان میدهد. پازل های که منجر به مسال شده را کنار هم می چیند.
کوچینگ یک سفر درونی است که باعث خودآگاهی می شود.
مشاوره انتخاب شغل ( کوچینگ شغلی) برای چه افرادی کاربرد دارد؟
- مدیران و صاحبان کسب و کاری که تمایل دارند پرسنل خود را در بهترین جایگاه شغلی قرار دهند تا بهره وری و رضایت بالایی از وجود سرمایه های انسانی در سازمان خود داشته باشند.
- استارتاپ هایی که در مسیر رشد و موفقیت استارتاپشان هستند، اما نسبت به این مسیر شغلی اطمینان کامل ندارند.
- تمام فارغ التحصیلان و کارجویانی که می خواهند بهترین شغل مناسب برای خود را کشف کنند.
- افرادی که مدام در حال تغییر شغل هستند و نمی توانند در یک سازمان بمانند و به عبارتی سقف یک سازمان برای روحیات آن ها کوتاه است.
- افرادی که یک کار را با انگیزه شروع می کنند و بعد از مدتی دچار افت انگیزه می شوند.
- افرادی که به دو یا چند موضوع شغلی علاقه دارند و در انتخاب مناسب ترین شغل، دچار تردید هستند.
- افرادی که دچار تنوع طلبی شغلی هستند.
معیارهای انتخاب شغل
معیارهای چهار گانه انتخاب شغل عبارتند از :
- علاقه
- استعداد و مهارت
- نیاز بازار
- نظام ارزشی
1- علاقه
در مورد انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل بارها شنیده ایم که “دنبال شغلی/ رشته ای برو که به آن علاقه داری”. این که «کاری که به آن علاقه داریم را با کیفیت بهتری انجام خواهیم داد»، واقعیتی انکارناپذیر است. شاید به همین دلیل هم همیشه برای خیلی از ما سوال است که از کجا بفهمیم به چه شغلی علاقه داریم و در نهایت شغل مورد علاقه من چیست؟
معمولا در کارهایی که هنگام انجام آن ها متوجه گذشت زمان نمی شویم، علاقه وجود دارد اما تا آن کار را انجام ندهیم شاید متوجه ی میزان علاقه مان نشویم.
برداشتِ ما از چیزی که به آن علاقه داریم ممکن است با آنچه که در مقام عمل تجربه می کنیم مطابق نباشد. مثلا من فرض می کنم که از “مشاوره ” خوشم می آید ولی بعد که “مشاوره دادن” را تجربه می کنم، متوجه می شوم که اشتباه تصور می کردم.
پیش از ابراز علاقه به یک شغل، برویم و در مورد جنبه های مختلف آن شغل تحقیق کنیم و فرای تعاریف اولیه ی یک شغل، تحقیق در مورد مشاغل مختلف به ما کمک می کند تا از واقعیت های آن مطلع شویم. حتما با آدم هایی که این شغل را برای سال ها تجربه کرده اند حرف بزنیم و جنبه های مختلف شغل شان را از آن ها بپرسیم.
ببینیم آیا این تصوری که ما از آن شغل داریم، واقعی است؟
بعد که تمامی واقعیت های آن شغل را دانستیم، خودمان را در حالی که به آن پیشه مشغولیم تصور کنیم. آیا راضی کننده است؟
نکته ی دیگری که در مورد علاقه به شغل به ذهنم می رسد، این است که علاقهی ما به شغل ها طیف دارد و چنین نیست که ما فقط به یک شغل به صورت صد درصدی علاقه داشته باشیم و به صورت صفر درصدی از سایر شغل ها متنفر باشیم!
این هم واقعیتی است که حتما باید در انتخاب هایمان لحاظش کنیم. این چنین نیست که کسی تنها علاقه مند به آشپزی باشد و به هیچ شغل دیگری علاقه نداشته باشد.
ما با طیفی روبرو هستیم که عددی بین صفر و یک است. با درنظر گرفتن این واقعیت و با لحاظ کردن دو عامل مهم دیگر در انتخاب شغل، می توانیم انتخاب شغلی بهتری داشته باشیم.
2- استعداد و مهارت
مهارت چیزی است که طریق انجام آن را یاد گرفته اید لذا مهارت، توانایی انجام دادن یک کار است.
استعداد چیزی است که با آن به دنیا آمده ایم و بصورت ژنتیکی در ما وجود دارد.
ممکن است در کاری علاقه داشته باشیم اما استعداد نداشته باشیم لیکن می توان با آموزش مهارت های مربوطه آن کار را انجام داد.
مهارت ها ما را در شغل هایمان متمایز می کنند. در سال های اخیر، در بازار کارِ ایران، یکی از گلایه های کارفرمایان و صاحبان کسب و کارها، ضعفِ شدید نیروی کارِ ماهر است.
وقتی در مورد مهارت حرف می زنیم، باید پای استعداد را هم وسط بیاوریم. طبیعتاً بهتر است در زمینه ای سعی در بهبود مهارت هایمان بکنیم که استعداد بیشتری در آن داریم.
وقتی در زمینه ای استعداد داریم، سریع تر در آن با مهارت خواهیم شد. منطقی است که برای کسب مهارت، به سراغ همین زمینه ها برویم تا با گذاشتن وقت کمتر، خروجی بهتری بگیریم.
برای شناخت بهتر از استعدادهای خودمان می توانیم به سراغ مدل هایی برویم که در مورد استعدادیابی وجود دارند.
من برای مراجعین از مدل شخیت شناسی MBTI جهت کشف استعدادها و تیپ شخصیتی استفاده می کنم.
تاحدی علاقه و توانایی روی هم تاثیر می گذارند و شما به چیزی که در آن تواناتر باشید، ممکن است علاقه مند هم بشوید.
3- نیاز بازار
شاید شما شغل های زیادی را پیدا کنید که هم به آن ها علاقه دارید و هم در آن ها مهارت و استعداد خوبی دارید. سوالی که در اینجا مطرح است این است که کدام شغل را انتخاب کنم؟
بر این اساس باید همیشه یک نگاهمان به روندهای شغلی و نیازهای بازار کار باشد، تشخیص دهیم که امروزه بیشتر به چه شغلهایی نیاز است و ببینیم کدام یک از این شغلها در راستای علاقه و توانایی ما قرار دارد و بر این اساس به انتخاب شغل آینده برای خودمان بپردازیم.
در این خصوص توجه به میزان عرضه و تقاضا در بازار کار نیز راه گشا خواهد بود.
4- نظام ارزشی
چه چیزی زندگی ما را ارزشمند و معنادار می کند؟
چه چیزهایی به ما انگیزه و رضایت بلند مدت می دهد ؟
ارزش های زندگی مواردی هستند که بالاترین اهمیت را در زندگی ما دارند، ارزش ها در اشخاص مختلف متفاوت هستند و همین باعث تمایز در انتخابهای آن ها می شود.
ارزش ها به منزله قطب نمای زندگی هستند و معنایی بلندمدت و رضایت و آرامش عمیق در زندگی ما ایجاد می کنند.
باید یک همسوئی میان شغل و ارزش های فرد وجود داشته باشد و فقط در این حالت است که احساس رضایت شغلی و آرامش برای فرد ممکن می شود.
اگر شغلی را انتخاب کنیم که با ارزش های ما همسو نباشد، اثرات منفی زیادی را دارد و یکی از آن ها هم نداشتن آرامش است. مثلا کسی که ارزش فردی اولش امنیت باشد ولی از این طرف شغل آزاد را انتخاب کرده باشد، نتیجه معلوم است که این فرد هیچ وقت نمیتواند احساس آرامش کند.
کسی که امنیت برایش از همه چیز مهم تر باشد هیچ وقت دلش را به دریا نمیزند و کارهایی با ریسک بالا انجام نمی دهد، ولی این فرد به سمت شغلی رفته است که درصد ریسک بالایی دارد و ممکن است یک روز کار باشد و یک روز کار نباشد و در کل هیچ وقت شغلش در امان نیست.
یا مثلا کسی که صداقت برای او یک ارزش است ، اگر در جایی کار کند که مجبور باشد دروغ بگوید و یا با افراد دروغگو نشست و برخواست کند در نهایت آزرده و افسرده خواهد شد.
دو سوال خوب جهت تعیین ارزشهای زندگی :
- اگر نیاز مالی نداشتید به چه شغلی می پرداختید ؟
- برای چه شغلی ، صبح با انگیزه از خواب بیدار می شوید ؟
کوچینگ چگونه در انتخاب شغل کمک می کند ؟
کوچینگ شغلی
به طور کلی در فرآیند کوچینگ، با گفتگوی کوچینگی، فرد متوجه معیارهای انتخاب خود میشود و به خودآگاهی نسبت به تردیدهایش می رسد و میتوان گفت محصول کوچینگ، خودآگاهی است .
در واقع می توان گفت تمام موارد چهارگانه بالا در جلسه کوچینگ گفتگو و کشف می شود.
به این صورت که ارزشهای ریشه دار فرد تعیین و اولویت بندی می شود و سپس بر اساس ارزش ها که کلیدی ترین معیار هر انتخابی هستند، وضعیت و اولویت انتخاب های شغلی شفاف شده و فرد از سردرگمی نجات می یابد، همچنین استعدادهای فرد و علایق او شفاف می شود.
در نهایت از تلاقی ارزش ها، استعدادها و علاقه ها و نیاز بازار، بهترین مسیر شغلی انتخاب می گردد.
من چه خدماتی برای متقاضیان کوچینگ شغلی ارائه می دهم :
- خودآگاهی وخودشناسی
- انتخاب شغل مناسب
- تغییر شغل
- ارتقاء شغلی
- افزایش رضایت شغلی
- ایجاد انگیزه در مسیر شغلی
- طراحی مسیر شغلی ( سلسله شغلهایی که در بلند مدت شما را به اهدافتان میرساند )
- تدوین طرح توسعه شخصی